شرحِ شورِ دانشجو معلمِ خوش ذوقِ دانشگاه فرهنگیان از دیدار با رهبر معظم انقلاب اسلامی:
مجتبی نقدی تجره دانشجو معلم خوش ذوق رشته ادبیات عرب مرکز آموزش عالی شهدای مکه استان تهران، طی اقدامی خودجوش و زیبا، فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی(مدظله العالی) در دانشگاه فرهنگیان را به نظم درآورده و به صورت شعر سروده است.
روایتی منظوم از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با دانشجومعلمان و فرهنگیان سراسر کشور:
رهبرم در ابتدا ما را عزیز خود شمـرد/ جایگاه تربیت را با معلِّم نام برد
گفت دیدار شما هر سال باشد مُغتنم/ بهر تکریمی نمادین می زنم بر آن قدم
گفت دیدار شما دیدار شیرینی بُوَد/ چون معلّم را مقام ژرف و دیرینی بُوَد
آیه قرآن گواه این شعار آشناست/ حرفه تعلیم شغل و کار جمله انبیاست
واضح و روشن بُوَد تأثیر تعلیم عُموم/ در سعادت ها و رشد و پیشرفت مرز و بوم
باید این امر بدیهی را همه احیا کنند/ تا معلّم را مقام و منزلت اهدا کنند
گرچه اصلاح معیشت هست جدّی و ضرور/ از اهمیت نباشد منزلت از آن به دور
جایگاه و منزلت ایجاد می گردد به کار/ صِرف حرف و گفتگو چیزی نمی آید به بار
باید اندر ذهن ها این نکته را بنمود حک/ کو معلّم مرجعست و کار او باشد محک
فیلم ها و شعرها باید در این موضوع ساخت/ با روش های مؤثّر در دل این عرصه تاخت
بحث دیگر بعد ذکر جایگاه و منزلت/ هست موضوع عدالت در نظام تربیت
عنصر تعلیم و آموزش عدالت پرور است/ این عدالت از همان اوّل بشر را باور است
بعضی ارزش ها کند تغییر در طول زمان/ لیک تغییری نباشد در عدالت بی گمان
در حدیثی از امیر مومنان(ع) این نکته هست/ عالمان را صبر در ظلم و ستم کاری بَدست
شأن جمهوری اسلامی مساوات است و داد/ در نظام تربیت باید سراسر عدل باد
آنچه در آموزش و در پرورش باشد هدف/ عین مقصودیست کو دارد نظام آن را به کف
آنچه جمهوری اسلامی بُوَد مقصودش آن/ پایبندی بر تدیّن باشد اندر این جهان
هرکه اندر عالمی اینگونه یابد زندگی/ در افق های نگاه او نبینی مردگی
آدم دارای دید باز در هر جنبه ای/ در فراسو بنگرد هرکار را آینده ای
دانش آموزان دراین سیرِ نظامِ تربیت/ جایگاه خویش را باید بدانند عاقبت
ای معلّم دانش آموز از تو آموزد هنر/ سعی کن در مدرسه او را رهانی از خطر
جنگ دشمن با شما امروز در این عرصه است/ در پی نابودی فرهنگ و ایمان آمدست
گر هویت های ملّی را ز ما دشمن ربود/ انحراف و تنبلی ما را زبون خواهد نمود
انتخاب اسوه و الگوی نیکو بی گمان/ راه ایمن ماندنست از مکرهای دشمنان
شکر ایزد اینک از الگو نباشد هیچ کاست/ شهریاری،احمدی،چمران و آوینی زماست
آن شهید سر جدا از بهر اهدافی بزرگ/ با شجاعت،با شهامت رفت اندر دام گرگ
جان این مردان برای جامعه گشته فدا/ یک نزاع فردی آنها را نبرد از بین ما
نکته دیگر بود موضوع علم سودمند/ علم نافع می برد ما را به اهدافی بلند
فرصتی عالی بود در اختیار پرورش/ می توان آموخت ارزش ها به یک نیکو روش
سال های مدرسه باشد زمانی پر بها/ تا جوان را با هویّت ها نماییم آشنا
شکل گیری و جهت گیری برای نوجوان/ از برای قصد و اندیشه بود در این زمان
در کلاس درس باید گونه ای رفتار کرد/ تا جوان و نوجوان را از هدف سرشار کرد
نحوه تعلیم و تربیت کنون بیهوده است/ ابتدا معیوب بود و این زمان فرسوده است
آری هر چه زودتر اصلاح را باید نمود/ این سندهای تحوّل چاره این درد بود
این سند با این ظرافت هست اندر اختیار/ در پی اجرای آن باید سریعاً کرد کار
مدّت اجرای کامل را زمان بندی کنید/ کار دشواریست لکن سازِمان بندی کنید
این مهم دارد نیاز اتحاد و همدلی/ کار و کوشش با همه دستگاه های داخلی
وان دگر اقدام لازم در مسیر این سند/ آشنایی همه با محتوای آن بُوَد
نکته دیگر که من در دوره های قبل از این/ بارها و بارها تأکید می کردم بر این
هست موضوع معاون از برای پرورش/ پرورش با ساختار علمی و حسنِ روش
عنصر سمپاد را باید چنان دنبال کرد/ تا بُوَد سنجیده و سدّ ره دلّال کرد
نخبگان و تیز هوشان باید اندر این نظام/ آنچنان تعلیم گردند دور از تبعیض و دام
دیگرین موضوع صحبت های من در این زمان/ آن سند باشد که قبلاً منع شد اجرای آن
آن سند با انحرافی که در آن باشد بسی/ مدّتی مطرح شده با اصطلاح بیست سی
نیست معنای چنین چیزی مگر آنکه در آن/ اختیار ما بود در اختیار دیگران
کشوری با این همه فرهنگ و آداب و رسوم/ کی تواند پیروی کردن از آن فرهنگ شوم
پس معلّم زنده باش و این سند را واگذار/ بهترین راه تو باشد این که مانی برقرار
این زمان در بحث این دانشگاه فرهنگیان/ می کنم تأکید و می گویم سخن هایی از آن
این نیازِ مبرمِ امروزِ آموزش بود/ این دو دانشگاه تولید خطِ دانش بود
این که تعداد ورودی های این دو گشته کم/ هست بحرانی و در آخِر نباشد جز ستم
گفته شد از راه دیگر می شود تأمین نیاز/ جذب نیروهای بیرون نیست با آن همطراز
مرکز ثقل نظام تربیت اینجا بُوَد/ این کمی و کاستی ها ی در آن بی جا بُوَد
مشکلات پیش رو باید سریعاً حل شود/ با کمک های همه رفع چنین معضَل شود
می کنم من توصیه بر یک یک دانشوران/ انس با فکر مطهّر، خواندن آثار آن
در قضایای اخیر جاری بین الملل/ نکته هایی را بگویم من کنون در این محل
اولین موضوع آمریکا و جریان های او/ دومین موضوع برجام و سخن هایی از او
حرف های دیشبِ دشمن که بشنیدیم ما/ هم سخیف و هم سبک بود و پر از کذب و ریا
ملّت ایران از و تهدید بشنید و فقط/ من به او اینگونه می گویم ترامپ کردی غلط
بشنوید این نکته را ای ملت بیدار ما/ اینکه آمریکا بود دشمن نه دلسوز شما
دشمنی ها نیست مخصوص من و برخی سران/ دشمنست او با نظام و هر کسی باشد در آن
از همان آغاز جمهورِی اسلامی شدن/ دشمنی ها شد شروع و کم نشد تا این زَمَن
دولت پیشین آمریکا و حتّی قبل از آن/ در صدد بودند تا حدّ بر اندازیّمان
با چنین وضعیّتی بعضی معاریف نظام/ با دورویی های استکبار می گردند خام
بارها گفتند بحث هسته ای را وا نهیم/ تا ز آمریکا و لجبازی او راحت شویم
این بُوَد حرفی غلط این نیست آنچه باور است/ هسته ای و دانش آن یک نیاز کشور است
در نبود نفت برق هسته ای باشد علاج/ با هزاران مِگ که در آینده باشد احتیاج
گر نباشیم از کنون در فکر فرداهایما/ لعنت و نفرین آینده بُوَد بر جانمان
موشک و دیگر توان ها هم اگر الغا کنیم/ ذرّه ای نتوان بهانه جویی از خود واکنیم
یک کلام اینکه بُوَد این دشمنی با این نظام/ با نظامی که بریده دست آنان را تمام
روزگاری ثروت و دارایی ایران ما/ بود تحت سلطه و در اختیار آمریکا
حال چون کوتاه گشته دست آنان از سبو/ کینه می ورزند تا نابودی و ویران او
مقصد آنان بود فرمانروایی بر جهان/ بایدِ آنها به کشورها رَوَد بر دیدگان
اینکه ایران عزّت خود بر رخ آنها نمود / دیدن این عزّت و قدرت برآنان سخت بود
زین سبب هردم نشان دادند بر ما مَلعنت/ دشمنی ها و خباثت ها ندارند عاقبت
چون سلاطینی که قبل از این بدن هاشان به گور/ شد خوراک کرم ها و شد غذای مار و مور
عاقبت این مرد هم گردد نصیب مور و مار / عزّت ایران اسلامی بماند برقرار
نکته دیگر که باشد آخرین بحث کلام/ هست برجام و سخن هایی ز تصمیم نظام
من همان اوّل به مسئولین آوردم به یاد/ این که با این دشمن دیرین نشاید اعتماد
ابتدا تضمین کتبی را بگیرید از طرف/ بعد از آن پیمان ببندید و بگیریدش به کف
گر نباشد هیچ تضمینی ببینی این چنین/ ما عمل کردیم و این مردک شود خارج از این
گفته شد با این سه کشور هست پیمان بر قرار/ من به اینها هم ندارم اعتمادی در قرار
باز هم لازم بُوَد تضمین و امضای درست / ورنه آنها هم رَوند آخر به آن جای نخست
شیوه های دشمنی باشد در آنان رنگ رنگ/ گاه با الفاظ شیرین وگهی با خشم و جنگ
می زند لبخند و زان سو می کشد خنجر عدو/ گر شوی غافل کند تا دسته در قلبت فرو
پس اگر تضمین نباشد هست این پیمان خطا/ دور می بینم که تضمین هم دهند آنها به ما
هست امروزِ شما یک آزمون و امتحان/ یا غرور و عزّت از آن سربرآرد یا هوان
عزّت و هم منفعت باید به دست آید تمام / از برای این دو با دقّت نمایید اهتمام
ای جوانان عزیز آینده از بهر شماست / سربلندی های روز افزون به فرمان خداست
تقدیم به پیشگاه امام زمان(عج)و نایب بر حق او